«دف» چگونه از انزوا خارج شد؟+اجرای هنرمندان
به گزارش تجارت بان، شاید در میان انبوه سازهای قومی و ایرانی، دف؛ تنبور و دوتار بار موسیقی عرفانی را بیشتر به دوش کشیدهاند و همچنان در بسیاری موراد بر همین اساس نواخته میشوند. در ادامه همین روند است که آلات موسیقایی مذکور؛ یعنی دف، تنبور و دوتار پیش از آنکه ساز محسوب شوند واسطهای برای بیان حالات عرفانی بودهاند. این سه ساز (بخصوص دف و تنبور) طی دهههای قبل صرفا در حصار خانقاها و جمخانهها بودند و توسط دراویش نواخته میشدند اما به تدریج مانند دیگر سازها شهری شدند. این سازها همچنین به مدد اساتید تحصیلکرده به موسیقی ایرانی راه یافته و شمهای موسیقایی به خود گرفتهاند و تا امروز نیز جایگاه خود را حفظ کردهاند.
دونوازی دف و نی/ بیژن کامکار نوازنده دف و خواننده، محمدعلی کیانینژاد نوازنده نی
آیا «دف» ایرانی است؟
ساز دف در دوران معاصر در موسیقی ایران و دیگر کشورهای همجوار بنا به تشابهاتی که بین موسیقیها وجود دارد، کاربرد و جایگاهی جدی دارد اما به گفته مورخانسازی ایرانی است و خاستگاه آن کشور خودمان است. قدمت دف مربوط به دیروز و امروز و حتی سدههای قبل نیست و در دوران پیش از اسلام هم جزو سازهای اصلی بوده است و اقالیم کردنشین در این میان به آن توجه ویژه داشتهاند.
باید گفت شکل دف در ایران باستان دایرهوار نبوده بلکه چهارگوش بوده و نمونههای آن در تمدن ایلام و قرون هفتم و هشتم پیش از میلاد وجود دارد. بعدها نمونه دایرهوار و گرد دف در مصر دیده شده که قدمت آن به هزار و سیصدسال پیش از اسلام بازمیگردد. در ایران هم نمونههای بسیاری از دف و دایره در مینیاتورهای دورهی گورکانیان و صفویان مشاهده میشود. در نقاشیهای دوران صفوی اغلب دف به همراه نی در مجلس سماع دیده میشود و در اشعار شعرای کهن نیز اغلب این دو با یکدیگر میآیند.
گروه دفنوازان «جم» به رهبری و آهنگسازی رضا دربندی/ خواننده هژیر مهرافروز، نوازنده سورنا احسان عبدیپور
برخی مدعی هستند دف؛ سازی غیرایرانی و عربی است اما بیژن کامکار نوازنده و خواننده معتقد است دف یک ساز کاملا ایرانی است و در بسیاری از اشعار ایرانی کلمه دف بکار برده شده که این خود دلیل محکمی برای ایرانی بودن ساز دف است.
اگر بنا به ارائه اطلاعاتی از قدمت دف در قاره آسیا باشد، باید گفت این ساز از همان ابتدا بیش از دیگر کشورها و قارهها در آسیا مورد توجه بوده و کشورهای عربی هم به آن توجه داشتهاند که عربستان، عمان، ترکیه، عراق و آذربایجان از آن قبلی هستند. در سالها و قرنهای بعد به مرور ساز تنبک یا ابزاری مشابه آن جای دف را میگیرد و هرچه میگذرد این ساز بیش از دیگر سازها مورد توجه ایرانیان قرار میگیرد.
ساز دف از مقطعی به بعد در اسلام به دلیل ابعاد عرفانی و به دور از غنا بودن آن، حلال شمرده شد و شاید یکی از دلایل توجه بیشتر به آن در شهرهای غیر کرد همین موضوع باشد. در ادامه همین تغییر نگرش است که سایر طریقتها از جمله نقشبندیه به آن توجه نشان دادند و مولودیخوانها در مراسم خود از وجود آن بهره بردند. حال هم اگر به مراسم جشنهای مذهبی و اعیاد و مولودیخوانیهای تهران و دیگر شهرها توجه کنیم در خواهیم یافت که دف و دفنوازی بخش جدایی ناپذیر اینگونه مراسم است.
پس از آنکه ساز دف به خانقاهها و تکایا محدود شد هیچکس تصور نمیکرد که این اتفاق سالها و بلکه قرنها طول بکشد اما درنهایت دف به مدت ۱۳ قرن؛ یعنی هزار و سیصد سال صرفا درنیایشها و اذکار و سماع به کار گرفته میشد. درادامه همین روند بر اساس ذکرها مقامهای مربوط به آن هم شکل میگیرد. بستنشینی دف تا سال ۱۳۵۳ ادامه داشت تا اینکه به اهتمام محمدرضا لطفی و بیژن کامکار دف به جریان موسیقی کشور وارد و در اجراهای عمومی و در موسیقی غیرعرفانی مورد استفاده قرار گرفت.
کدام هنرمندان دف باستانی و آیینی را از حصار خانقاه خارج کردند؟
امروز همه آنهایی که به موسیقی فولکوریک و ایرانی علاقه دارند، خانواده و گروه کامکارها را میشناسند. بنیانگذار گروه «کامکارها» حسن کامکار (موسیقیدان، نوازنده ویولن و آهنگساز) است و فرزندان او اعضای آن هستند. در میان خانواده کامکارها، بیژن کامکار از سوی کمیته ثبت ملی میراث فرهنگی ناملموس به عنوان حامل میراث فرهنگی در فهرست گنجینههای زنده بشری قرار گرفت.
تکنوازی بیژن کامکار
درواقع بیژن کامکار ساز دف را شهری کرد و به آن وجههای رسمی بخشید و دف از آن زمان تاکنون یکی از سازهای کوبهای مهم در موسیقی دستگاهی و مقامی است و البته گروهها و فعالان موسیقی تلفیقی نیز از وجود این ساز بهره میبرند. میتوان گفت بیژن کامکار تمام عمر هنری خود را وقف و صرف تکمیل و هویتبخشی به این ساز کرده است. البته او از ابتدای فعالیتش روی دف تمرکز نداشت بلکه تنبک مینواخت و در زمینه آواز به دانش اندوزی و کسب تجربه میپرداخت اما در ادامه به سراغ ساز دف و تار رفت. کامکار پس از راهیابی به دانشکده هنرهای زیبای تهران، تحصیلات تئوریک و آکادمیک خود را تکمیل میکند.
کامکار از کودکی با فضای خانقاه و موسیقی عرفانی و آیینی آشنا شد و همین اتفاق سرمنشاء پرداختنش به دف بود و در ادامه آشنایی با محمدرضا لطفی (موسیقیدان و نوازنده تار و سهتار) به همکاری او در گروه «شیدا» منجر شد.
گروه «شیدا» و اولین اجرای دف در کنسرت رسمی
گروه شیدا در سال ۱۳۵۱ توسط محمدرضا لطفی و با همکاری درویش رضا منظمی، حسین عمومی و ناصر فرهنگفر در دانشگاه تهران پایهگذاری شد. فعالیت رسمی این گروه در سال ۱۳۵۳ با همکاری هوشنگ ابتهاج در رادیو ایران آغاز شد. اولین برنامه گروه شیدا که از رادیو پخش شد، بازسازی آثار قدما شامل پیشدرآمد ابوعطا از درویش خان و تصنیف شیدا بود؛ و نخستین اجرای گروه شیدا نیز در جشن هنر سال ۱۳۵۴ با اجرای دستگاه نوا همراه بود. بیژن کامکار هم در این گروه در کنار هنرمندانی چون عبدالنقی افشارنیا، پشنگ کامکار، فرخ مظهری، زیدالله طلوعی، هادی منتظری، مجید درخشانی، جمال سماواتی و ارژنگ کامکار فعالیت خود را ادامه داد. در همین راستا بود که دف برای اولین بار توسط گروه «شیدا» در کنسرت نواخته شد.
طی سالهای گذشته دف نوازان زیادی در کردستان و کرمانشاه به مناسبتهای مختلف در کوچه و خیابانها به دفنوازیهای گروهی پرداختهاند. اخیر نیز مصادف با روز عید فطر چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت تعداد کثیری از دفنوازان کرد اعم از زن و مرد در روستای پالنگان به دفنوازی گروهی و مولودیخوانی پرداختند. پالنگان، روستایی تاریخی با بافتی پلکانی و از توابع بخش مرکزی شهرستان کامیاران در استان کرمانشاه است. قدمت این روستا به پیش از اسلام برمیگردد و یکی از بخشهای میراث جهانی هورامان به حساب میآید. دیدن بخشی از این اجرا خالی از لطف نیست.
دفنوازی هنرمندان کرد در روستای پالنگان/ اجرا به مناسبت عید فطر امسال
بیژن کامکار درباره جایگاه دف در جامعه پیش و پس از انقلاب به رسانهها گفته است: پیش از انقلاب شرایط مقداری سخت بود و دف در موسیقی ایرانی جایگاهی چندانی نداشت و اهالی خانقاه هم دوست نداشتند دف وارد موسیقی ایرانی شود، اما من کم کم دف را در جشنوارههای معتبری که آن زمان برگزار میشد همراه خود بردم و اکنون تمام ایران دف را میشناسند و حتی در شهرهایی همانند سیستان و بلوچستان نیز ما دفنواز داریم.
مشخصات ظاهری ساز دف
دفسازی دایرهوار با پوستی یک طرفه است که در درون آن حلقههایی فلزی قرار داده شده و با در دو دست نوازنده قرار میگیرد و با انگشتان او نواخته میشود. دف ایرانی شبیه به ساز دایره و کمی بزرگتر از آن و با صدایی بمتر است. حلقههای زنجیروار داخل دف با فواصل مساوی تثبیت شدهاند و صدایی زنگوار تولید میکند که به همراه صدای اصلی ساز، حالت دلنشین را به وجود میآورد. در گوشهای از جدار چوبی دایره سوراخی تعبیه شده که نوازنده برای نگهداشتن ساز به هنگام اجرا انگشت شست خود را درون آن میگذارد و با بقیه انگشتان هر دو دستش بر روی سطح پوستی ساز میکوبد. نوازنده در هنگام نواختن با تکانهایی که به ساز میدهد سبب لرزش حلقههای آویزان در جدار داخلی آن میگردد و از این طریق صدای زنگوار، توأم با کوبش پوست به وجود میاورد. هیچیک از صداهای تولید شده در این ساز، ارتفاع معینی، ندارند.
سخن پایانی
در پایان باید گفت همه سازهای ایرانی بنا به ویژگیها و صدا دهیهایی که دارند با اهمیت محسوب میشوند. برخی از سازهای ایرانی در طول زمان منسوخ شده یا به انزوا رفتهاند اما برخی دیگر چون دف و تنبور و دوتار با تلاش هنرمندان نسلهای گذشته و حاضر ارزش و اهمیت جهانی پیدا کردهاند. در رابطه باد دف هم بیژن کامکار معتقد است اگر روزی دیدید نوازندگان خارجی به دفنوازی میپردازند اصلا تعجب نکنید./ایلنا
دیدگاه خود را بنویسید
- «جهانبخش غفوری» پیشکسوت هنر سیاچمانه اورامانات در جوانرود تجلیل شد
- آغاز به کار دفتر منطقه آزاد تجاری قصرشیرین
- جشن بزرگ رمضان در روستای جهانی پالنگان برگزار می شود/ هنرنمایی گروه هزار دف در میراث جهانی هورا
- مستند دف به کارگردانی «شبنم قلی خانی» در سنندج ساخته میشود
- برگزاری اولین تور آشناسازی دفاتر گردشگری عراق در کرمانشاه
- دست دلالان از گردشگری سلامت کوتاه اما پای تخلفات جدیدِ دفاتر خدمات مسافرتی باز شد
- دفنوازی دختران هنرمند کرد
- افتتاح نمایشگاه در سلیمانیه عراق طی امسال/ایجاد ۲ دفتر صادراتی سلیمانیه و افغانستان بزودی